۱۳۸۸ اردیبهشت ۵, شنبه

 

هوشنگ دودانی




شرکت احمدی‌نژاد در «کنفرانس دوربان دو» نشان داد که سازمان ملل متحد تنها شورای امنیت آن نیست. ‏دولت‌هایی که شورای امنیت سازمان ملل متحد را ابزار سیاسی خود برای دیکته اراده سیاسی خود ‏می‌دانستند خود راه را برای ابزار کردن سازمان ملل برای اهداف سیاسی جدای از اساسنامه آن هموار کردند.‏
تا هر گاه که پرونده ساختگی هسته‌ای برای دولت ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد است، رییس ‏جمهور کشور ایران، هر کس که باشد، در هیچ نشست سازمان ملل متحد نمی‌تواند آن را نادیده گذاشته و به ‏‏«دستور روز» نشست بپردازد. احمدی‌نژاد نیز از جایگاه ریاست جمهوری ایران چنان نکرد.‏
و اما محتوای سخنرانی احمدی‌نژاد یک بار دیگر نشان داد که ایرانیان نمی‌توانند بی تفاوت از کنار واقعیت تاریخی ‏هولوکاست بگذرند و بایستی دلاوری رویارویی با آن را پیدا کنند. آنچه احمدی‌نژاد در باره هولوکاست می‌گوید ‏برآمده از غفلت همه ایرانیانی است که جار می‌زده‌اند هولوکاست مساله آنها نیست.
هراس آنها از درگیر شدن ‏با آن واقعیت تاریخی در گذشته راه روشنگری درباره یهودی‌ستیزی پیش از آن واقعیت تاریخی را بست و اکنون ‏نیز جامعه ایران را ناتوان از شناخت یهودی‌ستیزی روزآمد شده کنونی ساخته است. ‏
سخنان احمدی‌نژاد در باره اسراییل، حتی اگر همه از دلسوزی به مردم فلسطین هم برآمده باشد، به سختی از ‏یهودی‌ستیزی روزآمد شده کنونی در جهان جدا شدنی است.
و احمدی‌نژاد آیینه ناتوانی روشفکری امروزی ایران ‏در وظیفه روشنگرانه خویش است. نه احمدی‌نژاد آنگونه که رقیبانش جار می‌زنند غولی بی شاخ و دم و جدای از ‏ایرانیان امروز است و نه صهیونیسم آنگونه که احمدی‌نژاد می‌گوید غولی است که هر آن دهان گشاید جهان را ‏خواهد بلعید.‏
کنفرانس دوربان دو نمایشگاه بود. نمایش احمدی‌نژاد در برابر نمایش دولت‌هایی که می‌خواهند از او غول بسازند ‏و به دنبال دست‌آموز کردن دولت ایران هستند. مساله در احمدی‌نژاد نیست.
کنفرانس دوربان دو را شورای ‏حقوق بشر سازمان ملل متحد سازمان داده بود که دولت‌هایی چون عربستان، پاکستان، کوبا، روسیه و چین ‏عضو آن هستند. میهمان، احمدی‌نژاد، از چنان میزبانانی اگر هم یک سر و گردن بالاتر نباشد بی شک در امر ‏حقوق بشر کمتر از آنها نیست.
دولت‌های اروپایی با چشم بستن به این واقعیت به نمایش از پیش کارگردانی ‏شده در برابر احمدی‌نژاد پرداختند. چون به خیال خود از احمدی‌نژاد غول دلخواه خود را ساخته‌اند، همچنان که ‏احمدی‌نژاد نیز به خیال خود غول دلخواه خود را از دولت اسراییل ساخته است و خیال می‌کند همه چیز را ‏می‌توان به دولت اسراییل بار کرد.
دست کم رقیبان داخلی دولت اسراییل نه مانند رقیبان داخلی احمدی‌نژاد ‏دست بسته هستند و نه مانند رقیبان داخلی با وسواس دستچین شده احمدی‌نژاد نگران دستکاری صندوق‌های ‏رای مردم. و اما دولت اسراییل در پیش و به هنگام کنفرانس دوربان دو با احمدی‌نژاد کار نداشت، آنها اوباما و ‏کلینتون را هدف گذاشته بودند تا آنها را از غول بی شاخ و دمی بترسانند که به نام احمدی‌نژاد خود ساخته‌اند و ‏حرفشان با اوباما این است: مبادا نزدیک شوید احمدی‌نژاد شما را می‌خورد.‏
کار رییس جمهور ایران سنجیده بود که به انزوای دلخواه دولت‌های رقیب تن نداد و درست در جایی که آنها ‏هراس داشتند آنها را به چالش کشاند. هفت کشوری که پیشاپیش کنفرانس دوربان دو را تحریم کردند تنها ‏ناتوانی خویش را نشان دادند.
چون نتوانستند آن را پیشاپیش به دلخواه خویش بگردانند پس تحریم کردند. و این ‏یعنی فرار از مسوولیت. احمدی‌نژاد در چنین میدانی بازی می‌کند. میدان کرها و کورها. میدانی که دولت‌هایی ‏چون عربستان و چین با گوش‌های ناشنوای خویش حقوق بشر را نمایندگی می‌کنند، و دولت‌هایی چون آمریکا، ‏هلند و آلمان با چشم بستن بر واقعیت‌ها و جستجوی راه حل برای آنها فرار را بهتر از گفتگو یافته‌اند. ‏
دولت ایران بیانیه پایانی نشست دوربان را امضا کرد. همه کرها بشنوند و همه کورها ببینند. دولت ایران بیانیه ‏پایانی نشست دوربان را امضا کرد. مانور دولت احمدی‌نژاد در میدان کوران و کران دوربان دو مانوری موفق بود. ‏کشور ایران چیزی از دست نداد.
تحریم کنندگان بایستی پاسخ دهند که جز پذیرفتن قرارها چه انتظاری از ‏دولت‌های دیگر دارند. و چرا از کوشش برای رسیدن به قرارهای بهتر تن باز می‌زنند. آیا می‌خواهند متن ‏سخنرانی دیگران را هم برایشان بنویسند؟ یا اینکه می‌توانند تحمل دیدگاه‌های دیگر را، به هنگام جستجوی ‏بهترین راه کار، در خود نیز پرورش دهند. و اگر سازمان ملل متحد ماندنی باشد راه این است و نه آن.‏
می‌دانم انتخابات ریاست جمهوری در پیش است. اما احمدی‌نژاد، تا لحظه‌ای که کسی دیگر سوگند ‏ریاست جمهوری یاد کند، رییس جمهور ایران است. و رییس جمهور، هر کس که باشد، در برابر مردم مسوول ‏است و نه یک حزب یا جناح یا دسته و گروه. وظیفه رییس جمهور ایران خدمت به کشور و مردم ایران است. من ‏در این نوشته او را در جایگاه ریاست جمهوری ایران دیده‌ام و نه رقیب انتخاباتی.‏





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]