۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه

 

دریغ است ایران که کردان شود...

نویسنده: نزهت امیرآبادیان

باطل است آنچه مدعی گوید
خفته را خفته کی کند بیدار
هنوز عرق شرم بر پیشانی ملت ایران از مدرک دکترای جعلی وزیر کشورشان خشک نشده، هنوز جنجال نامه نگاری با دانشگاه آکسفورد از خاطره ها پاک نشده است و ایرانیان هنوز در بهت و حیرت عمق دره ای به سر می برند که میان آمارهای دولتمردان و واقعیت سربر آورده است.

فکر نمی کنم کسی در ایران باشد که از ماجرای مدرک تقلبی «عوضعلی کردان» چیزی نداند. ماجرا آنقدر خنده دار! (در واقع گریه دار) بود که مردم بر سر هر کوی و برزن نام کردان را بر زبان می آوردند.

بسیاری رسوایی او را «یَومَ تُبلَی السّرائر»- روز آشکار شدن همه رازها- تعبیر کردند و عده ای نیز همانند داریوش قنبری نماینده مجلس هشتم، پدیده کردانیسم را به ماکیاولیسم تشبیه کردند.

کردان ها فراموش می شوند؟

اما ظاهرا ماجرا تمامی ندارد ظاهرا مدعیان صداقت، سعی بر تخریب دیگر چهره ها دارند تا شریک جرم بتراشند، می خواهند به مردم بقبولانند که نه تنها ما، که همه دروغ می گویند و غافلند از دیوار بی اعتمادی که روز به روز بلند تر می شود.

چند ماه پیش در آستانه کاندیداتوری سید محمد خاتمی، خبرگزاری دولتی ایرنا مدرک تحصیلی خاتمی را زیر سوال برد تا آنجا که مدرک تحصیلی خاتمی همراه ریز نمرات او از دانشگاه اصفهان در تمام روزنامه ها و سایت ها در اختیار مردم قرار گرفت و امروز از اصالت مدرک تحصیلی دکتر زهرا رهنورد می پرسند و در فعالیت های دانشگاهی مهندس میر حسین موسوی شبهه وارد می کنند.

دکتر قربان بهزادیان نژاد استاد دانشگاه تربیت مدرس و رئیس ستاد میرحسین موسوی در این رابطه به هم میهن می گوید: مهندس موسوی فارغ التحصیل دانشگاه شهید بهشتی قبل از انقلاب هستند حکم هیئت علمی ایشان در دانشگاه ملی(شهید بهشتی) هم از قبل از انقلاب صادر شده است. که بعدها به دانشگاه تربیت مدرس منتقل شد.

او افزود: ایشان به طور پاره وقت به دانشگاه تربیت مدرس مراجعه می کردند. ایشان مشاور رئیس جمهور و رئیس فرهنگستان هنر و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند و حضور فیزیکی چندانی در دانشگاه نداشتند پرونده ایشان را بسیاری از دوستان دیده اند این که کی استخدام شدند و در چه جایگاهی هستند کاملا روشن است.

چند روز پیش سایت رجا نیوز نوشت: در حالی كه میرحسین موسوی در بخشی از فیلم انتخاباتی خود در پاسخ به سؤال شخصی كه وی را دكترموسوی خطاب كرد، اظهار داشت "من دكتر نیستم" بررسی های خبرنگار رجا نیوز از حقایق ناگفته ای پیرامون مدرك تحصیلی و نحوه فعالیت علمی آخرین نخست وزیر ایران پس از كناره گیری از عالم سیاست پرده برداشت. مهندس موسوی در فیلم تبلیغاتی خودمی‌گوید: ما مجموعاً به فضای ارزشی اول انقلاب برگردیم، بنده هم دكتر نیستم كه این عنوان‌ها افزایش پیدا كند. موسوی همچنین پیش از این، به كنایه استفاده از عنوان "دكتر" را خطرناك خوانده بود. با این حال، مشخص نیست چرا وی طی این همه سال‌ها احساس خطر نكرده است كه عنوان جعلی دكتر بر روی در اتاق وی وجود داشته است.

بهزادیان نژاد که سال هاست در دانشگاه تربیت مدرس تدریس می کند در این مورد می گوید: در 5- 6 ماه گذشته دانشگاه تربیت مدرس اتاقی ر ا به نام ایشان تابلو زده است که این کار دانشگاه ربطی به مهندس موسوی ندارد.

او تاکید کرد: ایشان تا به حال در این اتاق حضور نداشته اند شما هم جایی را پیدا نمی کنید که ایشان از عنوانی به جز مهندس موسوی معمار حتی در میان دوستانشان، استفاده کرده باشد. در جامعه هم ایشان را به عنوان مهندس موسوی می شناسند بسیاری از دانشگاه ها به ایشان پیشنهاد دادند که به دلیل فعالیت سیاسی در دوره نخست وزیری به ایشان دکترای افتخاری بدهند اما مهندس موسوی نپذیرفتند.

او افزود: مدارک تحصیلی خانم دکتر رهنورد هم روشن و موجود است.

او در مورد تهمت هایی که این روز ها به بسیاری از کاندیداها می زنند گفت: عمل غیر اخلاقی در این روز ها آنچنان زیاد است که این سوال که در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی چطور این قدر بد اخلاقی میسر می شود، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.

بهزادیان نژاد افزود: ظاهرا برخی رسانه ها و افراد برای دنیای خود و دنیای دیگران، دین و آبرو و اعتبار خودشان را دارند از دست می دهند و فضای سیاسی کشور مان را آلوده می کنند.

زمان زیادی از ماجرای کردان نگذشته بود که داستان مدرک جعلی محمد رضا رحیمی معاون احمدی نژاد مطرح شد و خبر حضور کردان در هیئت دولت نفسمان را برید و اعلام شد که کردان خونخواهی می نویسد وحامیان او در حال نوشتن کتابی درباره استیضاح او هستند که هدف آن انتشار سوابق برخی از نمایندگان استیضاح کننده کردان است.

هر روز در کوچه و خیابان، تاکسی و اتوبوس شاهدیم و می شنویم که مردم سخنان فلان کاندیدا را ادعا می شمارند و برنامه های کاندیداها را وعده های سرخرمن می نامند. گویی مشکل اصلی در ایران این است که حقیقت و به طبع آن اعتماد از جامعه ما رخت بر بسته است. اما همچنان عده ای قصد دارند آجر آجر روی هم بچینند تا دیواری عظیم از بی اعتمادی میان مردم ایران و دولت شان بنا کنند.






<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]